ایسنا: فلسفه از خود سوال می پرسد
در طول تاریخ همواره گروه مشخصی از مردم به فلسفیدن پرداختهاند اما در جامعه امروزی برای بسیاری از مردم فلسفه ماهیتی گنگ دارد؛ همايش “چرا فلسفه؟” تلاش دارد اين علم كه خود به چرایي امور میپردازد را به چالش کشیده و موضوع پرسش قرار دهد.
این همایش قصد دارد با طرح سوالاتی از این قبیل “آیا فلسفه در جامعه مدرن امروزی کاربردی دارد؟” و يا “آیا میتوان فلسفه را عمومی کرد؟” و پاسخگويي به آنها گامي در جهت آشنایی با ارزشها و فواید فلسفه بردارد.
به گزارش خبرنگار سرویس علمی آموزشی دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، معاون فرهنگی دانشگاه اصفهان در همایش “چرا فلسفه” که به همت موسسه رویش دیگر برگزار شد، با بیان اینکه تفکر و فلسفه با پرسش آغاز میشود و گوهر انسان عقل است، اظهار کرد: عقل موجب تکامل انسان میشود و او را تسلیم حق میکند.
حجت الاسلام و المسلمین جعفر شانظری افزود: تفاوت نظام های فلسفی تفاوت در پرسشهاست. تفکر، مرز، مکان و جغرافیا ندارد و پسوندهای فلسفی مانند فلسفه اسلامی به دلیل منطقه جغرافیایی نیست، بلکه پرسش و پاسخ در فلسفه متأثر از فرهنگی است که فیلسوف در آن زندگی میکند.
وی با بیان اینکه برای فارابی پرسش از “هست” و “وجود” مطرح میشود که تا قبل از او در تاریخ فلسفه مطرح نبوده، ادامه داد: در بستر پیش فرضها پرسش ایجاد میشود. فلسفه اسلامی به دلیل مواجه بودن با فرهنگ و آموزه های دینی پرسش های متفاوتی را مطرح میکند و در بستر قرآن و روایات از منظر معقول بودن گزاره قرآنی و روایات پرسش های متفاوتی میپرسد.
شانظری در پاسخ به این پرسش که آیا در قرن 21 فلسفه اسلامی برای مشکلات موجود راه حل ارایه میکند، تصریح کرد: در قرن 21 علوم مختلف به بسیاری از سؤالات پاسخ میدهند، اما فلسفه اسلامی بعد از صدرا نظریه پرداز ندارد، در عالم فقه دو نمونه فقیه وجود دارد. فقیه دغدغه دار که برای مشکلات جامعه راه حل ارایه میکند و مبنای فقهی برای مشکلات ایجاد میکند. اما فقیه بی دغدغه بی توجه به مشکلات جامعه و مردم فتوا میدهد.
این استاد کلام و فلسفه اسلامی با بیان اینکه در برخی موارد شاهد فاصله گرفتن فلسفه اسلامی از دغدغه داری هستیم، خاطر نشان کرد: برخی کتاب های فلسفه اسلامی صرفاً به بحث های انتزاعی میپردازد. همچنین بعد از ملاصدرا در باب حکمت عملی فعالیتی صورت نگرفته است.
وی اضافه کرد: کتابهایی همچون “ماجراهای فکری فلسفی” و “خواجه نصیر؛ فیلسوف گفت و گو” نوشته دکتر ابراهیمی دینانی از انتزاعی بودن فاصله دارند و برای علاقه مندان به فلسفه اسلامی پیشنهاد می شود.
تعریف فلسفه ساده نیست
همچنین امیراحسان کرباسیزاده با بیان اینکه تعریف فلسفه کار ساده ای نیست، اظهار کرد: فلسفه از سایر حوزه های معرفت بشر جداست، زیرا نوع پرسشهایی که فلسفه با آن مواجه است، متفاوت است.
استاد فلسفه دانشگاه اصفهان با اشاره به پرسش های باز و بسته در حوزه معرفت بشر افزود: پرسش بسته، پرسشی است که تصور روشن از مفاهیم آن وجود دارد، همچنین گامها و روشی که ما را به پاسخ میرساند روشن است، اما فلسفه به پرسش های باز میپردازد. در این نوع پرسشها گامها و مراحل رسیدن به پاسخ روشن نیست.
وی اضافه کرد: اگرچه پرسش های مشترک در فلسفه مطرح است، اما پاسخها متفاوت خواهد بود. این پاسخ های متفاوت ناشی از فرهنگی است که انسان از آن متأثر است.
کرباسیزاده در خصوص تفاوت علم و فلسفه تصریح کرد: کنجکاوی علمی محدود به حوزه ای خاص است اما فلسفه به حوزه خاصی محدود نمیشود. فیلسوف درباره جایگاه انسان و رابطه او با واقعیت درصدد ارایه تصور کلی از واقعیت است.
استاد فلسفه دانشگاه اصفهان با بیان اینکه فلسفه تحلیلی به فعالیت محدود و متخصصانه بدل شده است که مواجه بیرونی با آن را سخت کرده است، تاکید کرد: فلسفه باید مثل گذشته با علم پیوند داشته باشد. باید داوریهای علم را بگیرد و تصویر یکپارچه از واقعیت ارایه دهد. البته کار سختی است اما ماهیت تلاش فلسفی این گونه است.
کرباسیزاده با اشاره به وظایف فلسفه افزود: روشنگری مفاهیم یکی از وظایف فلسفه است، اما برخی فلاسفه این را تنها وظیفه فیلسوف میدانند، در صورتی که فلاسفه وظیفه اصلی خود یعنی ارایه تصویر کلی از واقعیت را نادیده میگیرند.
وی تصریح کرد: وقتی مساله مورد نظر تحلیل شود، فیلسوف متوجه میشود که دچار خطا شده است. در توصیف واقعیت نباید بر روی مفاهیم و باورهای خود متعصب باشیم. اگر در فلسفه و آرا فیلسوف تساهل نباشد باید در آن فلسفه شک کرد.
این استاد فلسفه تحلیلی خاطرنشان کرد: منبع الهام برای فیلسوفان متفاوت است. حوزه اندیشه و تخصص اندیشی در کنار کلی نگری معنا مییابد و بدون کلی نگری ادامه فعالیت فلسفی چیزی جز بازی با الفاظ نیست.
وی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران مبنی بر تمایز بین فلسفه تحلیلی و قاره ای، توضیح داد: این تفکیک قابل اعتنا نیست. در ابتدا مرزی بین این دو گروه نبود، اما رفته رفته این تمایز پررنگ تر شد. اما در غرب این اندازه که در کشور ما بین این دو حوزه تمایز قائل هستند، جدایی وجود ندارد. در فلسفه تحلیلی منبع الهام برای ارایه تصویر یکپارچه از واقعیت علم است، اما در فلسفه قاره ای میتواند موارد دیگر همچون زندگی روزمره باشد.
کرباسیزاده با اشاره به مشکلاتی که در فلسفه تحلیلی وجود دارد، خاطرنشان کرد: فیلسوف تحلیلی با دغدغههای کلی مردم کمتر آشناست، بنابراین نمیتواند به به سؤالات کلی در حوزه خود پاسخ دهد.
فیلسوف در خواب هم با مسائل درگیر است
همچنین سعید بینایمطلق با اشاره به اهمیت فلسفه یونان اظهار کرد: برای درک بهتر فلسفه اسلامی دانستن فلسفه یونان ضروری است. البته این به معنای این نیست که فلاسفه اسلامی مقلد یونان بودند، بلکه نشان دهنده تأثیر و غنای فلسفه یونان است. همچنین مفاهیم مشترک بین بشریت وجود دارد که زمانمند و مکانمند نیست. بنابراین آشنایی با مفاهیم فلسفه یونان ما را برای دریافت واقعیت موجود یاری میکند.
استاد فلسفه یونان دانشگاه اصفهان با بیان اینکه مفاهیم مبنایی هستند برای بازاندیشی زیرا بازاندیشی در خلأ صورت نمیگیرد، افزود: مبانی جامعه و سیاست در نوشتههای افلاطون و ارسطو در سیاست و جامعه شناسی مدرن تاثیرگذار بوده است بنابراین برای مطالعه مسائل امروزی باید به موسسان آن نظریهها رجوع کرد.
وی با اشاره به کاربرد فلسفه تصریح کرد: برخلاف باور رایج عملیترین رشته، فلسفه است زیرا فیلسوف در خواب هم با مسائل مرتبط با رشته خود درگیر است. برای فیلسوف اندیشه با زندگی عجین است. همچنین نظم و یکپارچگی در جامعه حاصل کار فلاسفه است زیرا این نظام را مهندس یا پزشک ایجاد نکرده بلکه نظم حاکم بر جامعه زاده اندیشه سیاسی است که از اندیشه فلسفی محض نشأت گرفته است.
بینایمطلق در پاسخ به این پرسش که چه تلاشهایی برای ورود فلسفه در بین عموم جامعه و دانشآموزان صورت گرفته است، تاکید کرد: ضرورتی وجود ندارد فلسفه در بین عموم جامعه و میان کودکان وارد شود. این رویکرد در غرب هم انجام شد اما بازدهی نداشت. چطور میتوانیم از کودک انتظار داشته باشیم در مورد پرسشهای کلی فلسفه بیندیشد و درست تصمیم بگیرد.
استاد فلسفه دانشگاه اصفهان درپاسخ به پرسش یکی از حاضرین که فلسفه باعث دوری فیلسوف از جامعه و نگاه منفی او نسبت به مردم میشود، توضیح داد: پرداختن به فلسفه ممکن است فیلسوف را از دیگران دور کند اما در نهایت موجب نزدیک شدن وی به مردم میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا عرفان نوعی فلسفه است؟ اظهار کرد: عرفان دانش دیگری است. در یک جامعه درست تقابل بین فیلسوف فقه، عارف و … وجود دارد و این تقابل زمینه را برای تقویت و گفت و فراهم میکند.
فلسفه روشنگری عقل و علم است
همچنين یدالله موقن، مترجم و پژوهشگر ارنست کاسیرر با انتقاد از فلاسفه پست مدرن، اظهار کرد: غلط نوشتن ویژگی فلاسفه پست مدرن است. هایدگر میگوید انسان کلی وجود ندارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حقوق بشر کشک است در این صورت فلسفه میتواند دستمایه در دست دیکتاتورها باشد.
وي با بیان اینکه فلسفه روشنگری عقل و علم است و وظیفه روشنگری رفع توهمات ذهن است، تاکید کرد: اگر فلسفه با علم تضاد پیدا کند علم ارجحی دارد زیرا علم تستپذیر است اما گزارههای فلسفه پست مدرن تست پذییر نیستند.
اين مترجم و پژوهشگر ارنست کاسیرر با بیان اینکه در دانشکدههای ایران علوم وارداتی هستند، افزود: اما در غرب این علوم در بستر فلسفه رشد یافتند؛ علوم و رشتهها تخصصی شدهاند و فلسفه فقط برای سرگرمی است و فیلسوف دیگر نمیتواند در مباحث سیاسی و جامعه اظهار نظر کند زیرا علوم تخصصی شدهاند.
ارتباط روانپزشكي و فلسفه
همچنين شیدایی، روانپزشک با اشاره به ارتباط فلسفه و روانشناسی اظهار کرد: فلسفه در گذشته جزئی از روانشناسی بوده است و نظریات فروید برگرفته از فلسفه نیچه و شوپنهاور است. ناخود آگاه و رؤیا دیدن از تئوریهای فلسفی است که اکنون با تحقيقات علمی اثبات شده است.
وي با اشاره به بیماریهای روانی و عصبی مانند اضطراب، افسردگی، وسواس و … تصریح کرد: روش اگزیستانسیلتراپی ابزرای است که نگرش فرد به زندگی را اصلاح میکند زیرا نوع نگرش بیمار در درمان او تأثیر دارد و اگزیستانسیل تراپی برگرفته از یک نگرش فلسفی است.
وی مطالعه کتابهای وقتی نیچه گريست، یالوم و معنی درمانی فرانکل را به فلسفه دوستان پیشنهاد کرد.
فلسفه مظلوم واقع شده است
همچنين رییس همایش “چرا فلسفه” با اشاره به هدف برگزاری این همایش اظهار کرد: هدف از برگزاری این جلسه ارزش گذاری برای فلسفه و به معنای عمومی کردن آن نیست بلکه علوم انسانی و به خصوص فلسفه در جامعه مظلوم واقع شدهاند و حق فلسفه در جامعه بیش از این است.
محمدرضا واعظ شهرستانی با بیان اینکه منطق شاخهای از فلسفه است که در آن تفکر مورد ارزیابی قرار میگیرد، خاطر نشان کرد: اگر چه فلسفه در دانشگاهها به طور تخصصی دنبال میشود اما در میان مردم گنگ و ناشناخته مانده است در صورتی که شاخههایی از فلسفه در جامعه میتواند مفید باشد.
این استاد منطق و تفکر انتقادی با اشاره به مغالطاتی که در رسانهها و گفتار عمومی با آن مواجهیم، تاکید کرد: منطق به عنوان شاخهای از فلسفه و به عنوان ابزار درست اندیشیدن میتوانند درستی و صدق اطلاعات دریافتی از شبکههای مجازی و گفتارهای عمومی را ارزیابی کند.