یادداشت ها

بودن یا نبودن، مسئله این است!

جمعه شب از شبکه چهار صدای و سیما برای اولین بار شعر و صدای فروغ فرخزاد پخش شد. این اتفاق، به خودی خود رویدادی میمون و مبارک بود و  علاقه مندان به حوزۀ ادبیات را عموما و دوستاران شعر فروغ را خصوصا غرق در تحیر کرده بود؛ به طوری که این حقیر نیز پس از رویارویی با چنین اتفاق مبارکی، چند لحظه ای طول کشید تا ضربان قلبم به حالت طبیعی برگردد و بتوانم به سخنان مجری برنامه گوش فرادهم؛ ظاهر امر نشان می داد که قرار است مهمانان برنامۀ نقد شعرِ آقای سعید بیابانکی به ستایش و نقد فروغ بپردازند و البته چنین نیز کردند! اما نکات جالبی چه در ستایش و چه در نقد فروغ در این برنامه بیان شد که همگی جای بحث، بررسی و تجدید نظر فراوان دارند. در این مجال قصد من شرح و نقد نظرات مهمانان عزیز این برنامه نیست. تنها می خواهم به دوستانی که این برنامه را مشاهده کرده اند پیشنهاد کنم مقاله اینجانب را که روز شنبه در ماهنامۀ “اطلاعات حکمت و معرفت” منتشر شده است و در حال حاضر در دکه های روزنامه فروشی موجود است، مطالعه فرمایند. من در این مقاله به بسیاری از نکات چالش برانگیزی که توسط مهمانان این برنامه در مورد فروغ مطرح شد، اشاره کرده و سعی کرده ام از دریچه ای دیگر به شرح و تفسیر فروغ بپردازم.

در ادامه چکیدۀ مقاله آورده شده است.

بامهر

محمدرضا واعظ شهرستانی

94/12/03

خوانشی اگزیستانسیالیستی از زیست‌جهان فروغ، خوانشی حداقلی 

چکیده:

در این مقاله با استناد به اشعار فروغ در پنج دفتر منتشر شده از وی و متعاقبا توصیف احوال وجودی او در طی دوران کوتاه زندگی، خوانشی اگزیستانسیالیستی و حداقلی از  او ارائه می‌شود.  برای ارائۀ چنین خوانشی، از آن جا که حداقل دو  دسته‌بندی کلی برای فلاسفۀ اگزیستانسیالیسم وجود دارد و به هنگام مقایسۀ فلاسفۀ قرار‌گرفته در هر یک از این دسته‌ها، تفاوت‌هایی از نظر نگرش  به وضوح دیده می‌شود، در این نوشتار به اگزیستانسیالیسم ارائه شده توسط ژان پل سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالتِ بشر استناد می‌شود. به عبارت دیگر،  ملاک ویژگی‌های حداقلی‌ای که برای خوانشی اگزیستانسیالیستی از فروغ به‌کار برده می‌شود، این فیلسوف و این کتاب خواهد بود. به این منظور ابتد برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های مکتب اگزیستانسیالیسم از نگاه ژان پُل سارتر بیان می‌شود. سپس، به شرح کوتاهی دربارۀ زیست‌جهان فروغ و تغییر و تحولات وجودی در او با استناد به اشعار او و آثار منتشر شده دربارۀ او  پرداخته می‌شود. در انتها از طریق مقایسۀ برخی از ویژگی‌های مکتب اگزیستانسیالیسم با احوال وجودی فروغ، نتیجه  گرفته می‌شود که با توجه به وجود شباهت‌های حداقلی، می توان خوانشی اگزیستانسیالیستی و حداقلی از زیست‌جهان فروغ داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *