عکس ه ا و خیرگی ه ا

هستی بود و زمزمه ای

نگاه کردم پنجره را
دیوار بود

شنیدم صدای مادرم را
خیال بود

عشق را زمزمه کردم

سکوت بود

نوشتم. همین را نوشتم

سراب بود
سراب بود
سراب بود

نگاهم خیره

گونه هایم خیس

دلم لبریز

“من” بود!

DSC_4071-site

مکان: دریاچه نئور

زمان: 2بامداد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *