در دفاع از آزمون تورینگ*
محمدرضا واعظ شهرستانی**
**پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بُن آلمان
مکاتبات: vaez.dawn1985@gmail.com
[soundcloud url=”http://api.soundcloud.com/tracks/15565763″ comments=”true” auto_play=”false” color=”ff7700″ width=”100%” height=”81″]
چکیده:
تورینگ در مقالۀ سال 1950 خود، توجیهی برای جایگزینی سؤال «آیا یک ماشین میتواند در بازی تقلید موفق شود؟» به جای سؤال اصلی مقاله، یعنی «آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟» ارائه نمیکند و این موضوع بهعنوان شکافی تبیینی در آزمون تورینگ مطرح میشود. در این مقاله استدلال خواهم کرد که پاسخ مثبت به سؤال اصلی و اولیۀ آزمون، به معنای نسبتدادن قابلیت تفکر به ماشینهاست. این در حالی است که پاسخ مثبت به سؤال جایگزینشده، به معنای نسبتدادن قابلیت تعامل زبانی به ماشینهاست. در چنین وضعی، دفاع از آزمون تورینگ، نیاز به برقراری ارتباطی میان فکر و زبان دارد؛ رابطهای که بتواند دربرگیرندۀ توجیهی مناسب برای جایگزینی قابلیت تعامل زبانی در سؤال دوم به جای قابلیت تفکر در سؤال اول باشد. در این زمینه، نظریۀ عدم اولویت زبان و فکر دیویدسون بهعنوان رویکردی درجهت دفاع از این آزمون ارائه میشود.
علاقه مندان می توانند از طریق لینک زیر این مقاله را مطالعه کنند.